شفافیت بانک مرکزی و کاهش تلاطم در بازارهای مالی
همواره، بانکهای مرکزی به رازداری، مشهور، و انگیزه این رازداری (عدم شفافیت) در هر عصر متفاوت بوده است. بانکهای مرکزی در ابتدای پیدایش، بیشتر دیدگاه کسب وکار و سودآوری داشتند ،تصمیمات وام دهی خود را به جهت حفظ مزیت رقابتی بر رقبای خود اظهار نمی کردند. زمانی که بانکهای مرکزی، به بانکداری برای دولت، تغییر وظیفه دادند ،باهدف اجتناب از ارائه اطلاعات تحقیرکننده و تضعیف کننده راجع به تأمین مالی دولت، رازداری خود را حفظ کردند. زمانی هم که نقش آخرین وام دهنده را در اقتصاد به عهده گرفتند ،به منظور جلوگیری از کاهش اعتماد به مؤسسات مالی در شرایط بحرانی، متمایل به حفاظت از اطلاعات مربوط به عملیات این مؤسسات در زمان اضطرار بودند
شفافیت، یکی از مهمترین سازوکارهایی است که بانکهای مرکزی در کل جهان بدان اهتمام دارند. در علوم اقتصادی، اطلاعات بیشتر به اطلاعات کمتر همواره ترجیح داده میشود. در سالهای اخیر، بانکهای مرکزی در سراسر جهان به موضوع شفاف سازی ،مسؤولیت پذیری و اطلاع رسانی توجه زیادی نموده اند . برخلاف گذشته که بانکهای مرکزی تصمیم های خود را در خفا و پشت درهای بسته می گرفتند، اکنون جزئیات جلسات کمیته های پولی و اعتباری که مهمترین مراکز تصمیم گیری در بانکهای مرکزی است، به اطلاع همگان میرسد. بانکهای مرکزی در کنار شفاف سازی ،مسؤولیت پذیری را نیز برعهده گرفته اند و خود را در قبال مسائل اقتصادی و تصمیمات بانک در مقابل عموم، مسؤول می دانند. اطلاع رسانی نیز به عنوان بخشی از فعالیتهای ضروری بانکهای مرکزی به حساب می آید .
در زمینه شفاف سازی ،مسؤولیت پذیری و پاسخگویی در سالهای گذشته با تأکید صندوق بین المللی پول، بانک مرکزی، اقدامات مؤثری انجام داده، ولی در برخی موارد، این سیاستها با مقاومت روبه رو شده است و برخی از سازمانها و دستگاههای اجرایی، اعتقادی به اثرات مثبت آن ندارند. معیارهای اندازه گیری شفاف سازی ،مسؤولیت پذیری و پاسخگویی چندان دقیق نیست ولی باوجوداین، میتوان به صورت مقایسه ای، آن را مورد بررسی قرارداد .
.تعریفی که صندوق بین المللی پول از شفافیت در بانک مرکزی دارد، به این شرح است: ایجاد محیطی که در آن، اهداف سیاستگذاری و حقوقی، چارچوبی مرتبط با سیاستهای پولی و مالی و شرایط پاسخگویی مؤسسات فراهم آورده که به طور جامع، قابل دسترس و زمانبندی شده در اختیار عموم قرار گیرد .
شفافیت بانک مرکزی، اغلب وجود اطلاعات متقارن بین بانک مرکزی و بخش خصوصی تعریف میشود و درجه شفافیت بانک مرکزی، معمولاً با میزان اطلاعات منتشر شده برای عموم اندازه گیری میشود؛ بنابراین، ارائه اطلاعات بیشتر توسط بانک مرکزی، موجب درجه بالاتری از شفافیت می شود.
با افزایش شفافیت، نا اطمینانی در مورد درک اقتصادی سیاستگذاران کاهش می یابد که این موضوع، به کاهش خطاهای پیش بینی و تغییرپذیری انتظاری منجر می شود. افزایش شفافیت و انتشار پیشبینی های بانک مرکزی، به عملکرد بهتر اقتصاد کلان منجر می شود؛ چون اطلاعات منتشره، نا اطمینانی بخش خصوصی را در مورد مقاصد بانک مرکزی کاهش می دهد . بسیاری از بانکهای مرکزی در کشورهای صنعتی و نوظهور، استراتژی ارتباطی و شفافیت سیاست پولی خود را بهبود بخشیده اند. این امر بانکهای مرکزی را قادر میسازد، تصمیمات سیاست پولی را در چهارچوب نهادی مشخص به صورت صریح تر و واضح تر اتخاذ کنند. این فرایند بویژه در کشورهای با هدف گذاری تورم شدت گرفته است .
دو دلیل عمده برای افزایش شفافیت بانک مرکزی وجود دارد.
- نخست، شفافیت می تواند به عنوان جنبه دیگر استقلال بانک مرکزی تلقی شود. جامعه از نهادهای مستقل قانونی، شفافیت می خواهد؛ که پیشنیاز ضروری برای مسؤولیت پذیری و پاسخگویی، و پاسخگویی نتیجه طبیعی افزایش اختیارات بانک مرکزی است. اگر سیاستگذاران پولی، استقلال ابزاری داشته باشند، هیچ روش مستقیمی وجود ندارد تا عموم مردم بتوانند بر سنجه های بانک مرکزی کنترل یا نفوذ داشته باشند؛ بنابراین، به شدت نیاز است تا سیاستگذاران، پولی تصمیمات سیاستی خود را توجیه کنند با افزایش استقلال بانکهای مرکزی در انتخاب آزادانه تر تاکتیکهای خود و کسب اختیار زیاد در تعیین و تعقیب اهداف، شفافیت به صورت سازوکاری عمل میکند که عموم می توانند اقدامات بانک مرکزی را از جهت سازگاری با تعهدات و اختیاراتش، ارزیابی کنند.
- دلیل دیگر افزایش شفافیت بانک مرکزی ، آن است که از منظر اقتصادی ،درجه ای معین از رفاه را افزایش میدهد و می تواند به پیامدهای اقتصادی بهتر منجر شود .درواقع، افزایش شفافیت بانک مرکزی، بخشی از روند کلی افزایش شفافیت و کارآیی نهادهای دولتی بوده که در واکنش به فشار عمومی در زمینه پاسخگوتر بودن دولت به عموم، پدید آمده است . به عنوان مثال، هر چه تلاش بانک مرکزی در انتشــار پیشبینی های اقتصاد کلان بیشــتر باشد،تأثیر آن بر سیاستگذاری پولی، بهتر خواهد بود. در این میان، بخش خصوصی، بیشــتر به پیشبینی های منتشره متمرکز شده و به اطلاعات غیررســمی خود، اهمیت کمتری میدهد. روشــن بودن عملکرد بانک مرکــزی و ارزیابی منظم از تحولات اقتصــادی در درک نحــوه واکنــش بانک مرکزی به شوکهای اقتصــادی توســط فعالان بازار و مــردم و افزایش اثربخشــی و کارآیی سیاســت، کمــک قابل توجهی میکند. بازارهایی که منجر به پدیده هایی مانند رفتار گله ای یا وحشت می شود. این پدیده ها شامل تعداد زیادی از افراد دارای اطلاعات ناقص می شود وشرکت کنندگانی که از رفتار یکدیگر استنباط اشتباه می کنند . شکی نیست که این موارد وجود دارد ، و گاهی اوقات منجر به اختلالات جدی حتی بحرانی می شود . به سادگی قابل مشاهده است که شفافیت بیشتر، می تواند سودمند باشد، زیرا بخش خصوصی می تواند به اطلاعات بیشتر و دقیق تری دست یابد . درواقع، در یک اقتصاد بدون نقص، بازار، در کنار نبود عدم تقارن اطلاعاتی و شفافیت کامل ، حد مطلوب نظریه رفاه است .